طی یادداشتی مطرح شد؛

احساس پوشیدگی و سلامت روان

احساس پوشیدگی و سلامت روان به گزارش نیو وبلاگ، دکترای مطالعات زنان در یادداشتی با عنوان احساس پوشیدگی و سلامت روان به مبحث حجاب پرداخت.


به گزارش نیو وبلاگ به نقل از مهر، زهرا میرزایی، دکترای مطالعات زنان طی یادداشتی در رابطه با مبحث حجاب گفت: کسانی که با علوم رفتاری آشنایی دارند به خوبی می دانند که رفتار فرد در جامعه و انتخاب های آگاهانه یا ناآگاهانه وی برگرفته از سلامت روان و یا بالعکس مشکلات و گره های روانی فرد است. این که فرد چگونه با دیگران صحبت می کند، ارتباط چشمی برقرار می کند یا چه نوع لباسی را در موقعیت های مختلف اجتماعی و خانوادگی و در مقابل دیگران انتخاب می کند برگرفته از وضعیت سلامت روان و هوش اجتماعی یا هیجانی فرد است. مطالبی که در مقدمه بیان شد در پژوهش های مختلف بررسی و در فرهنگ های مختلف ذیل متغیرهای برهنگی، پوشیدگی، هنجار شکنی یا رفتار مطابق با هنجار توسط دانشمندان و پژوهشگران علوم انسانی بررسی شده است. یکی از این پژوهش های صورت گرفته کاری است تحت عنوان، بررسی احساس پوشیدگی، هوش هیجانی و سلامت روان با عنایت به نوع پوشش در خانم های ۱۵ تا ۴۵ ساله شهر تهران. در این پژوهش به این امر اذعان می شود که با احساس پوشیدگی و هوش هیجانی و سلامت روان بانوان ارتباط مستقیم و مثبت وجود دارد. به عبارتی دیگر هرقدر فرد حس پوشیدگی بیشتری در انتخاب لباس خود دارد از هوش هیجانی بالاتر و سلامت روان بیشتری برخوردار می باشند. در این مطلب ذکر شده است که مابین احساس پوشیدگی و متغیرهای کاهندهی سلامت روان مثل اضطراب، بی خوابی و افسردگی رابطه منفی وجود دارد و با میزان احساس پوشیدگی بیشتر این موارد کاهش می یابند. از طرف دیگر بین احساس پوشیدگی و متغیرهای هوش هیجانی مثل حل مسئله، خوشبختی، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، واقع گرایی، خوش بینی و مسئولیت پذیری رابطه ی مثبت وجود دارد. پس آن بخشی از بانوان که میزان احساس پوشیدگی بیشتری را تجربه می کنند بالتبع هوش هیجانی بیشتری داشته و در حل مسئله موفق تر، احساس خوشبختی بیشتر داشته و توانمندی تحمل فشار روانی بالاتری دارند. این افراد خودشکوفایی، واقع گرایی، خوشبینی و مسئولیت پذیری بیشتری را هم از خود بروز خواهند داد. اما در کنار عوامل بیان شده، نکته مهم دیگری هم وجود دارد که در این پژوهش هم ذکر شده است. افراد مطابق با الگوهای خاصی احساس پوشیدگی خواهند داشت. بعنوان مثال گروهی از بانوان که از پوشش چادر استفاده نمی کنند اما به پوشیدگی بیشتر چادر معتقد هستند، احساس پوشیدگی کمتری را در جامعه تجربه خواهند کرد. از طرف دیگر اگر بانوان الگوی پوشیدگی خویش را از کسانی برداشت کنند که در الگوی لباس خود پایین تر از آنان هستند، مثلا افراد پرمخاطب یا تأثیرگذار از ملیت ها و یا ادیان دیگر که قائل به حدود پوشش اسلامی نیستند. در این صورت افراد اگر کمتر از حدود شرعی به رعایت پوشش خود بپردازند احساس عدم پوشیدگی نخواهند کرد و احتمالا موارد ذکر شده در مورد آنان صدق نخواهد کرد. پس بعنوان جمع بندی میتوان گفت، رفتار خودکنترلی و میل به رفتار مطابق با هنجارهای اجتماعی بعنوان یکی از عوامل حفظ و تضمین سلامت روان در همه افراد وجود دارد. فقط نکته اینجاست که افراد هنجارهای رفتاری خویش را مثل پوشش عفیفانه و یا رفتار عفیفانه از کدام گروه مرجع دریافت خواهند کرد. از طرف دیگر شاید بد نباشد که در مورد مردان هم پژوهشی صورت پذیرد و ارتباط رفتار هنجارمند مردان و سلامت روان و همینطور گروههای مرجع در تعیین رفتار هنجارمند مشخص شود. به نظر نمی رسد که امر جنسیت تفاوتی بین نتایج فوق ایجاد نماید هرچند برای تأیید این فرض بهتر است آزمایش شود.

0.0 / 5
398
1402/06/26
14:27:11
تگهای مطلب: پژوهش , پژوهشگر , دانشمند , هوش
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۱
newweblog.ir - حقوق مالکیت معنوی سایت نیو وبلاگ محفوظ است

نیو وبلاگ

وبلاگ عمومی