چندجانبه گرایی و مقابله با روش های لولوسازی ترامپ!
نیو وبلاگ: مهرماه ۱۳۵۵ در كمیته مشترك ضدخرابكاری در صف نوبت سهمیه روزانه شلاق حسینی پشت در اتاق شكنجه در طبقه دوم فلكه نشسته بودم. چشم هایم با چشم بند بسته بود و احساس كردم كسی به صورت نشسته و كشیدن خود روی زمین از كنارم رد شد. ناگهان صدای حسینی بلند شد كه فحش می داد فلان فلان شده اینجا هم می خواهی اصفهانی بازی دربیاوری؟! بعدها در زندان قصر فهمیدم فارسی از مبارزین اصفهانی برای این كه زودتر كتكش را بخورد و برود دست به این ماجراجویی زده بود! از آن زمان متوجه این اصل روانی شدم كه ترس از كتك بیش از كتك زجرآور است!
و این همان اصلی است كه ترامپ در انتصاب بولتون برای فروش تسلیحات به كشورهای منطقه دنبال می كند تا آنها را با دستاویز ترس از ایران بهتر بدوشد! اما با انتصاب جان بولتون سفیر اسبق آمریكا در سازمان ملل كه نه تنها مواضع ضد ایرانی اش مشهور است بلكه افدامات قبلی اش در سال ۱۹۸۲ زمانی كه ایران تصمیم داشت مراوده ای با آمریكا برقرار نماید و او معاون كالین پاول وزیر خارجه امریكا بود و همینطور كارشكنی هایش در مذاكرات قبلی هسته ای در سال ۱۹۸۴ موجی از تحلیل به راه افتاد كه بدون شك وی می تواند نه تنها در تخریب روابط ایران و آمریكا موثر واقع شود، بلكه سبب رو در رویی ایران و آمریكا هم خواهد شد. اما عموما این تحلیلگران فراموش كرد ه اند كه لابد استراتژیست های امریكایی توجه خواهند داشت كه تخریب بیش از اندازه این روابط از سویی منجر به قطع امید ایران از آمریكا گردیده كه در طول چهل سال قبل دائم بر طول و عرض و ارتفاع دیوار بی اعتمادی افزوده شده است، و از جانب دیگر با فرض صحت این تحلیل ها وضعیت جدید به پناه بردن بیشتر ایران به سمت مخالفین سیاست های ترامپ همچون اروپا، چین و روسیه و نزدیك شدن سیاست های ایران به آنها می گردد و به كوتاه آمدن ایران در مقابل آمریكا ختم نخواهد شد.
نومحافطه كاران آمریكائی حتی اگر بولتون خویش را از آنها نداند ولی پا در جای پای آنان می گذارد از تندروترین طیف های سیاسی آمریكا بوده و نه تنها در مقابل ایران بلكه خاورمیانه مواضع تندروانه ای دارند و در مجموعه به دنبال افزایش سیطره خود در منطقه با استفاده از نظامی هستند حتی اگر به ظاهر و برای تولید هراس و گرفتن هزینه های نظامی نیروهای آمریكایی از كشورهای منطقه به طور مستقیم و یا افزایش فروش تسلیحات به طور غیر مستقیم صحبت از خروج نیروهایشان نمایند. اما با این حال هیچ دلیلی وجود ندارد كه انتصاب بولتون را مقارن با افزایش احتمال وقوع جنگ جدید در خاورمیانه دانست زیرا شروع كننده آن ممكن است معلوم باشد اما آخر دهنده آن مشخص نمی باشد. هم منطقه ظرفیت جنگ ندارد و خیلی ها متضرر می شوند و دامنه چنین جنگی محدود هم نخواهد ماند و هم ترامپ یك تاجر است و روش های قمار و خطرپذیری را به خوبی می داند و بیشتر روش های بلوف گونه را دنبال می كند.
برای وی ترس رهبران منطقه از تولید جنگی جدید و روی آوردن به خریدهای تسلیحاتی مفیدتر است تا شروع جنگی كه مخاطرات جدی برای آمریكا هم دارد و حتی بدنه دولت وی و سازمان های اطلاعاتی اش هم نه تنها به مفید بودن آن برای آمریكا حتی رو در رویی با ایران رای منفی می دهند. به طور مثال حرف های دو پهلوی ترامپ برای خروج آمریكا از سوریه و درخواست پرداخت هزینه ماندن نیروهای آمریكایی در این كشور از جانب عربستان در جهت سیاست تلكه كردن ترامپ برای رونق اقتصادی آمریكا است.
بنابراین ترامپ در مقابل ایران روش های لولوسازی را پیش گرفته است تا هم با استفاده از معلق نگه داشتن برجام و جلوگیری ایران از برخورداری از فوایدش به اقتصاد و توسعه ایران لطمه زده و مخالفت های داخلی ضد حكومت را دامن زند و هم با ترساندن رهبران كشورهای منطقه به سیاست های شیردوشانه ادامه دهد. پس احتمال جنگ افروزی آمریكا در منطقه و راه انداختن جنگی كه برای همه طرف ها و همچون خود آمریكا كه دارای مشكلات داخلی و خارجی فراوانی است هزینه دارد و ترامپ تاجر مسلك سود خویش را در تولید فضای نگرانی از وقوع جنگ در منطقه می بیند، اما ایران هم در این زمینه دستش خالی نیست. حداقل در بعد سیاسی می تواند با رویكرد بلوك بندی، ترویج چند جانبه گرایی و همكاری با كشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای موثر در تولید ثبات و آرامش و كاهش تنش های منطقه ای از موفقیت سیاست های ترامپ در منطقه و امتیازگیری از ایران و كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس جلوگیری بعمل آورد. ان شاالله!
منبع: خبرگزاری ایكنا مورخ 15.1.97
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب